طراحی فرهنگسرا با رویکرد تاثیر تکنولوژی بر فرهنگ جامعه

ساخت وبلاگ

فصل اول : مطالعات پایه
 
فصل دوم : مبانی نظری
 
فصل سوم : تاریخچه و مبانی طراحی
 
فصل چهارم : استانداردها و ضوابط طراحی
 
فصل پنجم : برنامه فیزیکی و ریز فضاها
 
فصل ششم : سایت و موقعیت قرارگیری طرح
 
فصل هفتم : نمونه های موردی و تطبیقی
 
فصل هشتم : سازه و تاسیسات
 
فصل نهم :طرح و نقشه های طرح
 
منابع و ماخذ
 

بخشی از مطلب
فصل اول
چرایی و چگونگی فرهنگ
اگر فرهنگ را به معنی کوشش‌های انسان برای ارضاء نیازهای خود و غلبه بر طبیعت بدانیم آنگاه می‌توانیم آن را به دو قسمت فرهنگ مادی و فرهنگ غیر مادی یا معنوی تقسیم کنیم. فرهنگ مادی , شامل اشیاء قابل لمس است مثل مسکن ,وسایل زندگی , وسایل و ابزار و دوات هواپیما , اتومبیل , ماشین آلات , در عناصر فرهنگ آنچه را که مادی نیست فرهنگ معنوی گویند هنر ,زبان , ادبیات , فلسفه ، سیاست, افکار و عقاید , نحوه فکر و استدلال قوانین و علوم در این زمینه جای می‌گیرند. 
فرهنگ مادی و غیر مادی بیک نسبت و آهنگ پیشرفت نمی‌کنند بلکه معمولاً فرهنگ مادی سریعتر دگرگون می‌گردد از این رو شکافی بین این دو پدیده می‌آید که آن را پس افتادگی یا تاخر فرهنگی می‌نامند . به بیان دقیقتر تأخر فرهنگی ,پس افتادن یک عنصر فرهنگی از سایر عناصر است . فرهنگ معنوی بدنه اصلی یک فرهنگ ملی است . همین بدنه است که قدرت روحی و نیروی حیاتی یک ملت را مشخص می‌کند, همین بدنه است که باید به دل و جان در نگهداشت آن کوشید ,زیرا فرهنگ معنوی نقطه تعالی و فرازگاه حیات ملی است . 
هر فرهنگ حاوی تعاریفی از حقایق موجود است که بر پایه آن، معارف مردمش را شکل می‌دهد, این مفاهیم شامل اعتقادات مذهبی , باورهای ساسی, اساطیر , تئوریهای علمی و امثال آن می‌گردد مثلاً در فرهنگ اسلامی اعتقاداتی در مورد خلقت انسان , آینده بشریت و ماهیت وجود و رابطه خالق با مخلوق و غیره وجود دارد . 
ارتباط تکنولوژی با فرهنگ جامعه
از آنجا که مفاهیم از طریق زبان بعنوان یک واسطه در رابطه‌ای مستقیم با تفکرات و تجسمات انسانها از حقایق موجود است بدین جهت بسیاری از جامعه شناسان زبان را کلید درک مفاهیم ذهنی می‌دانند , به بیان دیگر افکار هر مردمی در قالب سمبل های صوتی و بعضی اوقات اشارات , تصویر , حرکات بدنی و امثال آن خلاصه می‌شود, این سمبل هاست که زبان هر قومی را تشکیل می‌دهد , بنابراین لغات صرفاً اصولی نبوده بلکه در آن افکار و تجربیات انباشته می‌باشند. 
فرهنگ مادی هر جامعه همچنانکه گفته شد شامل مجموعه دست آوردهای مادی یا تکنولوژی آن جامعه است . یکی از جامعه شناسان بنام لوئیس منفرد در بحث از تکنولوژی و فرهنگ می‌نویسد :تکنولوژی در خارج از فرهنگ قرار نمی‌گیرد و بر عکس جزئی از آنست . 
بعبارت دیگر تکنولوژی عنصری است از فرهنگ زیرا پیشرفت تکنولوژی کاملاً وابسته به پیشرفت علم است و در این زمینه جامعه شناسی کاملاً نشان داده است که پیشرفتهای علمی وابسته به ارزش ها و جهان بینی های خاص و یا در رابطه با جهت یابیهای مذهبی یک جامعه است .در این زمینه "ماکس وبر" در مطالعه علمی خود نشان داده است که پروتستانتیسم کالون در مقابل علم گرایش کاملاً مساعد و مناسب و فعالی داشته است تا کاتولیسیم . 
به عقیده ماکس و بر در نظر پروتستانها , علم خداوند و مشیت های وی را نمی‌توان درک کرد مگر یا آگاهی بر کارهای خداوند . علمی که مورد توجه آنها قرار گرفت در ابتداء فیزیک و سپس سایر علوم طبیعی و خصوصاً ریاضیات بود. در آنها این امیدواری بود که از آگاهی تجربی قوانین الهی طبیعت پی به آگاهی در باره اساس و مبداء عامل برسند. بنابراین تفکر پروتستانی و فرهنگ طبقه بوروژو با در آمیختن, نهایتاً تاثیر عمیقی بر روی طرز فکر جامعه تکنولوژیک جدید نمودند و می‌توان تصدیق نمود که بدون چنین پیوندی بین مذهب و فرهنگ طبقه مسلط که در قرون هفده و هیجده اتفاق افتاد جامعه غربی با آنچه که امروز هست تفاوت بسیار زیادی داشت . عامل تکنیکی متغیری است قوی ولی اهمیت و تاثیر حقیقی تکنولوژی را بدون در نظر گرفتن کادر فرهنگی (فرهنگ معنوی )آن نمی‌توان درک نمود. 
تکنوپولی
«تکنوپولی» (1) نام اثری است از نویسنده و منتقد فقید آمریکایی، نیل پستمن (2002ـ1931) که در بین آثار وی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. 
وی در این اثر، با رد نظریه خنثی بودن تکنولوژی، به تأثیرات و پیامدهای ورود و گسترش تکنولوژی در عصر جدید پرداخته و جامعه‌ی آمریکا و فرهنگ حاکم بر آن را ـ که به عنوان تمدن و فرهنگ اعلای بشر شناخته می‌شود ـ مورد نقد و بررسی قرار داده است. آنچه در پی می‌آید، خلاصه‌ای است از گفت‌وگوی «بریان لمب» با وی که به توضیح برخی مطالب و موضوعات این اثر پرداخته است. 
آقای پستمن! به طور کلی، در این کتاب می‌خواهید به بیان چه چیزی بپردازید؟ 
امروز در فرهنگ آمریکا، شاهد تسلیم شدن نهادهای اجتماعی در مقابل حاکمیت، استیلا و سیطره‌ی تکنولوژی هستیم. به عبارت دیگر، این کتاب به نحوه‌ی شکل‌گیری و گسترش آیین جدیدی می‌پردازد؛ آیینی بر پایه‌ی این باور که پیشرفت و تعالی بشری و نوآوری‌های تکنولوژیکی یک موهبت است و بهشت در سایه‌ی تسلیم هر چه بیشتر در برابر تکنولوژی، قابل تحقق است. 
در اینجا تعریف شما از تکنولوژی چیست؟ 
در این کتاب، نوعی الزام من را بر آن داشته است تا تعریف نسبتاً مبسوط‌تری از این مقوله داشته باشم و در این تعریف، نه صرفاً نظام ماشینی و نمادهای آن، هم چون تلویزیون و کامپیوتر را از این مقوله می‌دانم، بلکه فنون و تکنیک‌ها را نیز از مصادیق تکنولوژی می‌شناسم. در تعریف من از تکنولوژی، این گروه دوم «تکنولوژی‌های نامرئی» خوانده می‌شوند، چرا که عمده‌ی مردم، آنها را در حوزه‌ی نظام ماشینی نمی‌گنجانند. در این تعریف، تکیه بر آمارها، نظرسنجی‌ها و نیز الگوی بوروکراسی موجود، همه و همه جزیی از تکنولوژی‌اند و اصلاً هر راهکار و الگوی نظام‌مندی که از قابلیت تکرار برخوردار باشد و نگاه و تفکر آدمی نسبت به دنیای پیرامونش را به نحوی محدود سازد، جزیی از تکنولوژی است. 
تلویزیون،تکنولوژی؛فرهنگ
سال‌ها پیش، صحبت مفصلی درباره‌ی تلویزیون داشتیم و حال این سؤال قابل طرح است که اصولاً تأثیر تکنولوژی بر تلویزیون و نیز تأثیر آن بر جامعه ما چیست؟ 
در مصاحبه پیشین، موضوع اصلی بحث، حول و حوش کتابی بود که به «تلویزیون» اختصاص داده بودم، در آن مصاحبه، دریافتم که شما فهم جامع و کاملی از تأثیر تلویزیون بر فرهنگ ما ندارید. درک مناسب، مستلزم آن است که به تلویزیون به مثابه نوعی از یک نظام آکنده از فنون و تکنولوژی که به فرهنگ ما شکل می‌بخشند، بنگرید. به عنوان مثال، اگر کسی بخواهد نسبت به آنچه که در حیات اجتماعی آمریکا اتفاق افتاده است، درک درستی داشته باشد، باید حتماً در مورد تلویزیون و البته مقولاتی دیگر همانند، فاکس، تلفن، دی‌وی‌دی و … که آدمی را از عرصه‌های اجتماعی به حاشیه می‌راند و آنها را در منازلشان نگه می‌دارد تا به نوعی خصوصی‌سازی در حیات آمریکاییان بینجامد، توجه کافی داشته باشد. 
برخی با شنیدن این موضوع که در آینده، مردم با استفاده از تلویزیون، کامپیوتر و تلفن، می‌توانند در منازل خود نشسته و به خرید و فروش بپردازند، رأی دهند و از علایق سیاسی خود صحبت به میان آورند و دیگر برای انجام این امور نیازی به حضور در خیابان‌ها نداشته باشند، سخت به وجد می‌آیند. در چنین رهگذری است که فضایی شکل می‌گیرد که دیگر نیاز به ملاقات با هم‌نوعان وجود ندارد و این مجموعه از تکنولوژی‌هاست که ما را به نوعی حیات خصوصی و فردی فرو می‌برد و از دیگران منزوی می‌سازد. در حقیقت، تلویزیون در کنار دیگر تکنولوژی‌های این عصر، همه چیز را به نوعی از نو تبیین و تعریف می‌کند. 
به عنوان مثال، تلویزیون مقوله‌ای به نام «مناظره» را به نوعی دیگر تعریف نموده است. همین که دو یا سه نامزد انتخاباتی در جلوی دوربین تلویزیون قرار می‌گیرند و به هر کدام در قبال سؤالی مشکل، دو دقیقه وقت برای جواب داده می‌شود و به مخالفین و منتقدین آنها یک دقیقه اجازه‌ی صحبت می‌دهند، چنین روندی را «مناظره» می‌نامیم! این خود تعریف جدیدی از این مقوله است که تلویزیون زمینه‌ساز آن بوده است. یکی دیگر از نکات جالب توجه در مورد تکنولوژی، بازنمایی و تعریف جدیدی است که این مقوله بر گستره‌ی «زبان» دارد. تکنولوژی با ارایه معانی متفاوت از واژگان قدیمی که عمدتاً هم بدون آگاهی ما صورت می‌پذیرد، زبان بشری را تحت‌الشعاع خود قرار داده است. 
به راستی این تأثیر، تأثیری خوب یا بد است؟ 
من در این اثر خود، عمیقاً به تأثیرات نامطلوب آن تکیه کرده‌ام و این نگاه در اکثر آثار من محسوس است.تکنولوژی، در واقع در کنار چیزهایی که برای شما به ارمغان می‌آورد، چیزهایی را از شما بازمی‌ستاند. هم‌اکنون در آمریکا گرایشی حاکم شده که ما را بر آن داشته تا با شادمانی فراوان به استقبال تکنولوژی رفته و سخت به ستایش آن بپردازیم (که البته یکی از دلایل اصلی تألیف این کتاب، همین دلیل بوده است) و از ارمغان‌هایش بگوییم، به طوری که هر آمریکایی، امروز می‌تواند درباره لیزر، کامپیوتر، تلویزیون و دیگر تکنولوژی‌های نوین، حداقل نیم ساعت برای شما صحبت کرده و به تعریف و تمجید از آنها بپردازد. اما کمتر کسی پیدا می‌شود که بتواند از آسیب‌های تکنولوژی صحبت کند. از همین رو است که من این اثر را از نقطه نظر دوم یعنی آسیب‌های تکنولوژی نوشته‌ام؛ آسیب‌هایی که با تغییر در نهادهای اجتماعی و رفتارهای روانی ما ملازم شده است و در آینده نیز ادامه خواهد یافت. البته این بدان معنا نیست که من از برخی از جنبه‌های مثبت تعدادی از تکنولوژی‌های جدید غافل مانده باشم. 
شما در آثار خود، از مقوله‌ی «مذهب» زیاد سخن به میان آورده‌اید. اصولاً از دیدگاه شما تأثیر تکنولوژی بر مذهب چیست؟ 
باور و ایمان ما به تکنولوژی، باعث سست شدن معنویات زندگی بشری شده است. اصولاً تکنولوژی با نوعی خاص از عقلانیت ملازم می‌باشد که این نوع از عقلانیت، با افت معنویات همراه است. بله! تکنولوژی با خود شگفتی‌هایی به ارمغان می‌آورد، با هواپیما پرواز می‌کنیم، پنی‌سیلین بیماری‌های ما را درمان می‌کند و به کمک تلویزیون می‌توانیم جاهای دوردست را ببینیم. بنابراین و به واسطه‌ی همین ویژگی صریح و عینی تکنولوژی است که به آن جایگاه خاصی می‌بخشد. اینها در واقع نمادهایی از توانایی‌هایی است که بشر پیشین گه‌گاه با عبادت و ایمان به خدا می‌توانست بدان‌ها دست یابد؛ اما امروزه با اتکای به تکنولوژی و به مدد ابزار نوین، هر کسی می‌تواند به آنها نایل آید. 
من در این اثر بر آن بوده‌ام تا آغاز این روند، یعنی قرن هفدهم را که بشر در آن با اعتقاد به پیشرفت و با استفاده از تکنولوژی، نگاه دینی‌اش تضعیف شد، مورد بررسی قرار دهم. قرن هفدهم، آغاز تغییر در باورها و نگرش‌های دینی بشر بود. بشر عصر مدرن، همواره بر این عقیده بود که اگر بتواند نظام ماشینی پیشرفته و کارآمدتری را بسازد و به فنون پیچیده‌تری دست یابد، می‌تواند خود را به سعادت جاودانه برساند. هم‌اکنون افراد متعددی حتی بر این عقیده پافشاری می‌کنند که می‌توانیم با اتکای به تکنولوژی، بر مسأله مرگ نیز چیره شویم؛ مسأله‌ای که همواره مشکل غایی بشریت بوده و در نظام‌های دینی ما نیز همواره از جایگاهی خاص برخوردار بوده است. اصلاً من بر این عقیده‌ام که یکی از مهم‌ترین بخش‌های نظام دینی ما، یاری رسانیدن آن به ما در مواجهه با اندیشه‌ی مرگ است. 
اما در نظام تکنولوژیک، بشر احساس نیاز و اتکای به چیزی به نام عقیده و باور را ندارد. با تکیه به علم و تکنولوژی است که ما می‌توانیم آدمی را به نحوی منجمد سازیم تا در آینده، راهی برای درمان بیماری‌ای که می‌تواند عامل مرگ وی باشد، بیابیم و بدین شکل او را درمان کنیم، اما توصیه‌ی من درباره‌ی این نگاه، آن است که هیچ نگرانی‌ای به خود راه ندهید و تنها ایمان خود را به باورهای مذهبی حفظ کنید. 
اما نکته‌ دیگری که باید بدان اشاره کنم و در اثر خود به آن پرداخته‌ام، نحوه‌ی حضور و تأثیرگذاری مظاهر تکنولوژی در عرصه جامعه است. همین طور که در این اثر هم اشاره کرده‌ام، اگر در اواسط قرن پانزدهم، صنعت چاپ جای خود را در اروپا باز کرد، پس از گذشت پنجاه سال، دیگر شما یک اروپا به علاوه‌ی صنعت چاپ ندارید بلکه شما یک اروپای جدید دارید؛ زیرا همه چیز از نظام‌های سیاسی گرفته تا نظام‌های مذهبی و دینی موجود از آن متأثر شده‌اند. 
اگر در سال 1964، تلویزیون به داخل منازل آمریکایی‌ها رفت، دیگر در سال 1960 یک آمریکا به علاوه‌ی تلویزیون ندارید، بلکه یک آمریکا جدید وجود دارد؛ آمریکایی که تحت تأثیر تلویزیون، روابط اجتماعی‌اش تغییر یافته و نگرش مردمانش نسبت به مقوله‌ای همچون «کودکی» عوض شده است. این آمریکای جدید، آمریکایی است با نظام سیاسی متفاوت، آمریکایی که حتی واژگان کهن زبان مردمش تحت تأثیر تلویزیون، معانی جدیدی به خود گرفته است. به صنعت چاپ اشاره کردم. با گذشت سیصد سال از ورود این صنعت، فرهنگ غربی گام به گام خود را با آن همراه و همگام ساخت تا این که توانستیم الگوهای نوینی از حیات اقتصادی، اندیشه‌‌های بدیع سیاسی، باورهای جدید و بالاخره نظام آموزشی متفاوتی را شکل دهیم و این تغییرات، همه و همه متأثر از صنعت چاپی بوده است، اما وضعیت امروز ما واقعاً متفاوت است، چرا که تکنولوژی‌های بی‌شمار جدیدی به عرصه‌ی اجتماع پا گذاشته‌اند و همراهی و همگامی ما با آن، به تغییرات گسترده‌ای در موجودیت ما می‌انجامد. 
اگر امروزه من آمریکا را اولین کشور «تکنوپولیکی» می‌خوانم، عمدتاً بدین خاطر است که این فرهنگ، بیش از دیگر فرهنگ‌ها خود را تسلیم تکنولوژی کرده است؛ به نحوی که اساساً سرنوشت ما به تکنولوژی گره خورده است. البته در این روند شاهدیم که آلمانی‌ها، ژاپنی‌ها و کره‌ای‌ها هم سخت در پی دنبال کردن فرهنگ آمریکایی و تبدیل کردن جوامع خود به جوامعی با الگویی مبتنی بر تکنوپولی یا همان سیطره‌ی تکنولوژی بر فرهنگ هستند. 
آقای پستمن! در این اثر، از جوامعی که از ابزار استفاده می‌کنند، صحبت کرده‌اید و این که تعداد آنها در عصر حاضر بسیار محدود است. مراد شما از آنها چیست و چه ویژگی‌هایی دارند؟ 
تصور من آن است که جوامعی را که عمدتاً جهان سوم می‌نامند، کمابیش آن کشورهایی هستند که فرهنگ‌شان بر استفاده از ابزار مبتنی شده است؛ یعنی مردمی که نمادهای حیات‌شان یعنی سیاست، مذهب، نظام آموزشی و … به سیطره‌ی تکنولوژی درنیامده است. آنها صاحبان ابزار و وسایل سنتی‌اند، ابزارسازند و برای رفع مشکلات مادی‌شان به ساخت و اختراع ابزار روی می‌آورند و تفاوت‌شان با جوامع تکنولوژی‌زده آن است که به این ابزار اجازه نمی‌دهند که بر حیات اجتماعی و نمادهای حیات فرهنگی‌شان استیلا یابند. 
تکنوکراسی
و اما تعریف شما از تکنوکراسی چیست؟ 
تکنوکراسی یک فرهنگ است؛ فرهنگی که در آن شاهد رقابت جدی تکنولوژی با دنیای اجتماعی و نمادین سنتی هستیم. آمریکا نماد مناسبی از تکنوکراسی در قرن نوزدهم بود. یعنی دو دیدگاه، یکی تکنولوژیکی، یا آنچه را که نگاه انسان‌مدارانه می‌نامیم (و البته هر دو یک ماهیت دارند) در برابر نگاه سنتی به مذهب، آموزش و سیاست، در مواجهه با یکدیگر قرار گرفتند. اما با این وجود و به رغم گذشت حدود دو قرن، هنوز هم تکنولوژی این قدرت لازم را پیدا نکرده است که دنیای سنتی را کاملاً به دنیای تخیلی و غیرواقعی مبدل سازد؛ هر گاه دنیای تکنولوژیکی کاملاً بر دنیای سنتی غلبه کند، در واقع ما به طور کامل به دام «تکنوپولی» کشیده شده‌ایم. 
 
 


کلمات کلیدی مرتبط:
فصل اول : مطالعات پایه , ,فصل دوم : مبانی نظری , ,فصل سوم : تاریخچه و مبانی طراحی , ,فصل چهارم : استانداردها و ضوابط طراحی , ,فصل پنجم : برنامه فیزیکی و ریز فضاها , ,فصل ششم : سایت و موقعیت قرارگیری طرح , ,فصل هفتم : نمونه های موردی و تطبیقی , ,فصل هشتم : سازه و تاسیسات , ,فصل نهم :طرح و نقشه های طر,
دانلود پاورپوینت ارمغانهای ایران به جهان معماری...
ما را در سایت دانلود پاورپوینت ارمغانهای ایران به جهان معماری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0nbpsafa3d بازدید : 201 تاريخ : شنبه 24 تير 1396 ساعت: 9:07