دانلود پاورپوینت ارمغانهای ایران به جهان معماری

ساخت وبلاگ

دانلود پاورپوینت ارمغانهای ایران به جهان معماری



تاریخ ایجاد 12/05/2015 12:00:00 ق.ظ   تعدادبرگ: 86 اسلاید   قیمت: 6000 تومان   حجم فایل: 3673 kb  تعدادمشاهده  12


بخشی از مطلب
ارمغانهای ایران به جهان معماری :« جناغ و کلیل » 
دردل استان زرخیز خوزستان و نزدیک کشتزارهای نیشکر هفت تپه بازمانده های شهر باستانی دورانتاش به نام چغازنبیل خود نمایی میکند این کوه دست ساز را که هنرمند مردمی با فرهنگ در هزاره دوم پیش از میلاد مسیح در میان دشت برافراشته است نه تنها در زمان خود بی همتا بوده بلکه پیش و پس از آن زمان هم کمتر نمونه ای همانند آن پدید آمده است .
اگرچه ساختمان این پرستشگاه خود ارزش آن را دارد که دفترهایی پیرامون شیوه معماری و آثار هنری ان پرداخته شود ولی در این گفتار بیشتر نظر ما به اثاری است که در زیر آن نهفته و از پرستشگاه کهن تری برجای مانده و سازندگان چغازنبیل با بهره گیری از خشتهای پخته و شالوده و پای بست ان پرستشگاه تازه را بر پای کرده اند . 
ویران کردن پرستشگاه و کاربرد مصالح آن در بنای دیگری کاری آسان و سرسری نیست تا بتوان بی تامل از آن گذشت و بی شک این گمان را پیش می اورد که پرستشگاه زیر زمینی وابسته به کیش و آئینی بوده که مردم آن را رها کرده بودند یا پیروان آن تاب پایداری در برابر گروندگان به آئین نو را نداشتند که به ویرانی و نابودی آن تن داده اند . هرچه بیشتر در این باره بیاندیشیم به این نتیجه بیشتر نزدیک می شویم که ساختمان زیرین بسیار کهن تر از چغازنبیل بوده است و به این ترتیب تاریخ آن از هزاره دوم دورتر می شود . در بازمانده این پرستشگاه آثاری گوناگون از چفدها و پوششهای سر درگاه به چشم می خورد که تا امروز در معماری بومیمان پاییده و چند گونه از آنها گویی الگو و روبری است که معماان ایرانی در دورانهای مختلف پیش چشم داشته اند و چیزی که بیشتر جلب توجه می کند این است که هیچکدام از نمونه ها با آنچه در مصر و روم و سرزمینهای دیگر ( چه پیشتر و چه پس از آن ) به کار گرفته شده است مطابق نبوده و همه دارای منطق و شیوه ایست که معماران ایرانی با وسواس به کار گرفته و تا امروز در پیروی از آن کوشیده اند .
معماران ایرانی هرگز از نیم دایره و پاره های دایره برای پوشش سردرگاهها و طاقها و گنبدها کار نگرفته اند. وقتی پای سخن یکی از آنان بنشینیم می گویند : 
« تخم مرغ را اگر راست نگهداری اگر شتر هم پای بر پای بگذارد نخواهد شکست » . این است که گنب ، گول ، و پالینه های کاریز را تخم مرغی می سازند چنانکه طاقها و گنبدها و چفدها را که همه روبری از تقاطع تخم مرغ و تاب است و همه نام خود را از آنها گرفته اند مانند : مرغانه ، هلوچین ، بیز ، آهنگ ، خاگی و ناری و جز آن .
معمار ایرانی می گوید اگر طاق را دور تمام بزنیم ( نیم دایره یا هلالی ) در جایی که شکر گاهش می گوییم به بیرون می شکند و شانه اش شل می شود و بالای ان سریر می کند و این است که تویزه یا قالب قوس را در شکرگاه به درون می کشیم و شانه اش را بالا می بریم و در تیزه آن را خفت می اندازیم که سربر نکند و کلکن نشود .
این گفتار ساده که در زبان بنایی حتی برای تازه کاران و بردستان بسیار آشناست چکیده و گوهر منطق والای معماری ایرانی است که پس از قرنها مطالعه و پژوهش ، دانشمندان ریاضی به صحت آن پی برده اند و فرمولی برای آن ساخته اند که در یک عبارت ساده ریاضی خلاصه می شود .
اگرچه ممکن است توضیح این مطلب برای کسانی که که با کار معماری و اصول ساختمان طاق آشنایی ندارند ملال آور باشد ولی لازم است گفته شود که چکیده آن همان فرمول رانش و میانتار است که با رنج فراوان و به یاری محاسبات دقیق و دشوار به دست آمده است .
چفد پنج او هفت 
معماران ایرانی به گونه ای از قوسهای تیزه دار پنج او هفت می گویند .نگارنده سالهای سال گمان می کرد که گویا تناسبی در انحنای این قوس هست که با مقایسه اعداد 5 و 7 به دست می آید . برای به دست آوردن این تناسب و یافتن ان کوششها و جستجوهای بسیاری به کار رفت ( و در این راه دوستان و همکاران دانشمند و پژوهشگر نگارنده نیز تلاش خستگی ناپذیری به کار برده اند ) و کار به آنجا کشید که چندین بار به گمان خود رابطه 5و 7 را یافته بودیم ولی باز می دیدیم که درست از کار در نمی اید . تا سال گذشته که با چندین تن از همکاران جوان و با ذوق خود برای بازدید بناهای تاریخی و نحوه تعمیرات آنها به استانهای جنوبی مسافرت داشتیم . در این مسافرت از حسن اتفاق رفع اشتباه شد و دریافتیم که نه پنجی در کار است و نه هفتی بلکه این واژه از دو بخش پنج و اوهفت ساخته شده که نخستین به معنای حفره و درگاه و پنجره و دریچه و دومی پوشیدن و درنهفتن و خفت انداختن و بر وری هم به معنی پوشش سردرگاه یا انچه درگاه را می پوشاند است . با این ترتیب دیرنگی کاربرد این گونه پوشش مانند نامش ( که واژه فارسی بسیار کهن است ) تا اندازه ای روشن شد ولی دریغا که گاهی در نوشته ای می خوانیم که فلان درگاه قوس عربی دارد و گهگاه می شنویم که این نوع پوشش و معماری آن را تازیان به ایران آورده اند . از کجا ؟ این را نمی دانیم !
آقای دونالد ویلبر پژوهشگر معماری ایرانی در اثر پر ارج خود معماری اسلامی ایران در زمان ایلخانیان ( که خوشبختانه به فارسی هم ترجمه شده ) می نویسد که قوسهای تیزه دار را در عراق « عجمینی » یا « عجمانه » می گویند ( حال نمی دانیم ایشان مفهوم عجمانه یا عجمینی را به خوبی دریافته یا اینکه بر سبیل حکایت آن را در اثر خود آورده است ؟) شگفتا کسانی که خود را عرب می دانند زادگاه این عنصر معماری را می شناسند ولی بهتر است نگوییم که ما چه کرده ایم . در هر صورت چفدهای تیزه دار یا جناغی انواع گوناگون دارد که مهمتر از همه همین پنج او هفت و پس از آن چمانه یا دولنگه است که برای دهانه های بزرگ مناسب می باشد و همچنین شبدری یا شبدره که قوسی پرخیز است و معمولا در پوشش زیرین گنبد به کار می رود . جز اینها قوسهای سه بخش و شاخ بزی هم هست که مقاومت چندانی ندارد و بیشتر در تزئینات از آنها استفاده می شود . رسم قوسهای جناغی چه در چفد و چه در طاق تابع ضوابطی است که " پیمون " نامیده می شود و استادان ایرانی رسم چفدها را به یاری چند میخ و یک گلوله ریسمان از پدران خود آموخته اند و تا کنون سینه به سینه شیوه اجرای درست آن را پاسداری کرده اند . برای پوشیدن درگاه یا دهانه ای نخست با گچ و نی قالبی می سازند که تویزه نام دارد و همچنین دنده های طاق را در پوشش طاق و تویزه با طاق و باریکه تویزه می گویند .
در آذربایجان و یزد اصطلاح بسیار کهن اوزیر ( به جای قالب ) هنوز در یادهاست و در اصفهان و خراسان "خووهو" نیز به جای تویزه به کار می رود . در کاشان به تویزه ، " لنگه گچی " و در خوزستان ( شوشتر و دزفول ) باریکه می گویند . شادروان آندره گدار در کتاب خود ( هنر ایران ) با اصرار هرچه تمام تر خواسته است ثابت کند که شیوه معروف گوتیک هیچ ارتباطی با شیوه های معماری ایرانی ندارد و از آنها به هیچ روی تاثیر نپذیرفته ولی با یک جمله کوتاه می توان این مدعا را رد کرد :
جناغ ایرانی پنج او هفت یا چمانه یا شبدری به هر گونه که باشد منطبق بر اصول ریاضی است در صورتی که اژیو گوتیک تنها تقلیدی صوری از هیئت کلی ان است و تصور شده که از پاره ای دایره جناغ به وجود امده است غافل از انکه ( به قول دوست دانشمندم آقای مهندس صانعی ) اصولا مکان هندسی برای پوشش شکل مناسب نیست . ظهور ناگهانی اژیو و قوس تیزه دار در معماری مغرب زمین گویا بر اثر گسترش روابط بازرگانی میان شرق و غرب باشد و نقش پارچه ها و فرشهای ایرانی در این میان قابل توجه می باشد .
برای اینکه ادامه جناغ سازی را در معماری ایرانی بررسی کنیم می توانیم بلافاصله پس از چغازنبیل چفدهای جناغی آثار مادی تپه نوشیجان ( میان همدان و ملایر ) را بنگریم که اگر دانش باستان شناسی زمان آن را تعیین نمی کرد ممکن بود تصور شود که آثاری از دوره ایلخانان یا تیموریان است چنانچه مشابه انها بی هیچ کم و کاستی در مدرسه شهاب الدین قاسم طراز ( از زمان فرزندان شاهرخ ) و بقعه و خانقاه میر شمس الدین محمد ( داماد خواجه رشید الدین فضل الله وزیر ) در یزد دیده شده می شود .
تعادل کامل در دو لنگه تویزه جناغی و اتکا متقابل آنها در تیزه و تمایل شکرگاه ( با محل شکاف خارجی ) به درون و یا از شانه ها چنان انحنای اینگونه چفد ها را منطقی کرده که پس از قرنها هنوز به همان شیوه نخست خود نمایی می کند و به اندازه ای کامل و استوار بوده که چیز بهتری جایگزین ان نشده است .
نمونه های کهن جناغی منحصر به زیرزمین چغازنبیل و دژ نوشیجان نیست . در دهانه سرریز بند درودزن در فارس ( که چون در محل سد فعلی بوده به جای دیگر منتقل شده ) در دخمه های پارتی کومیش دامغان و در کاخ سیستان و در کاخ تیسفون و بعدها هم در سراسر ایران زمین و هرجا که فرهنگ و هنر ایران پای نهاده به چشم می خورد .
نوعی دیگر از پوشش درگاه ( و گاهی هم طاق ) با خیز کم و افتاده است که به آن کلیل میگویند و در خارج آن را به نام قوس ایرانی می شناسند . این قوس از دو قسمت پاکار و کلاله تشکیل شده است . پاکار آن گیلویی و کلا له اش چپیله یا پاره قوسی کم خیز است که یک کلوک ( چهار یک آجر) از گیلویی بالا جسته و تیزه ندارد .
از این قوس که دارای رانش زیادی است در زیرزمین و همکف و در جاهایی استفاده می شود که بر شانه های ان بار سنگینی فرود آید . در پوشش شبستانهای دو اشکوبه مساجد ، بیشتر از این قوس در پوششش همکف استفاده می شود و گاهی به صورت چهار بخش درمی آید و شاهکاری از ذوق سرشار ایرانی پدید می آورد ( مانند شبستان جامع نایین و جامع اردستان و جامع اصفهان ) .
از این قوس نیز در مغرب زمین تقلید شده و قوسی شبیه به آن ( ولی باز هم بی بهره از منطق ریاضی ) به نام دسته زنبیلی به وجود آمده است .از آنگاه که مردمان غارها و اشکفت های کوهساران را رها کردند و در دامنه کوهها و میان دشتها پراکنده شدند نخستین چیزی که ناگزیر از فراهم کردن آن بودند سر پوشیده هایی بود که بتواند مانند غار پناهگاه آنان باشد .
اگر چه در روزهای نخستین نیاز به شبستان های گسترده نبود و همین که پناهگاهشان خانواده کوچکی را در زیر آسمانه خود جای می داد خشنود بودند ولی دیری نپائید که خانواده های کوچک به هم پیوستند و دسته و گروههایی را تشکیل دادند که کند کوچکی در دل زمین کنده بودند یا آشیانه و کلبه ی مختصری که با چوب و شاخ و برگ و خار و خاشاک برپا شده بود نمی توانست دسته یا گروهی را سرپناه باشد و نیاز به سرپوشیده های گسترده ، دیرک و ستون را پدید آورد و شبستانها ، نهانخانه ها و تالارهای چهلستون ، به جای کلبه های نئین و چپرهای چوب پوش و کندهای غار مانند نشست . ولی وجود تعداد زیادی دیرک و ستون ( که طبعا در آغاز بسیار به هم نزدیک بود ) مانع دید می شد ، به ویژه هنگام برگزاری ائینها و جشن ها و میهمانیها این کاستی بیشتر به چشم میخورد .
به همین دلیل نخست کوشیدند تا آنجا که میسر است ستونها را از همدیگر دور کنند . برای اینکار ناچار به فراهم کردن فرسب ها و تیرهای سخت و استوار و کشیده شدند . ولی باز هم ناتوانی تیرهای چوبین در بردن بار دهانه های بزرگ کار را دشوار می کرد این بود که پوشش دهانه های بزرگ بی ستون آرزوی معماران روزگار باستان شد .
ساختمان تالار چهل ستون در جهان کهن ، نمونه های بیشماری داشت . ولی برای نخستین بار در ایران و در شهر پارسه یا تخت جمشید بود که با فراهم کردن چوب کنار از جاهای دور دست ( مانند جبل عامل ) و فرسب و لته و تخته چوب چندن و ساج از گنداره ، معمار یا رازیگر پارسی توانست فاصله دو ستون را تا حداکثر ممکن ( یعنی در حدود شش گز – نزدیک 4/6 متر ) برساند . در حالی که پیش از آن در چهل ستون ها و ستاوندها کمتر ، گاهی سطبرای ستون ها بیش از فاصله میان آنها بود ( مانند معابد مصری ) .
اگر چه این پیشرفت بسیار چشم گیر بود ولی ایرانی به آن خشنود نشد و برای برگزاری جشنها و بارهای شاهانه چیزی گسترده تر و پیشرفته تر آرزو می کرد . پس از یورش خشمگینانه و دژخیمانه اسکندر ویرانگر به ایران ، با اینکه امید داشت ایران و آسیا را یونانی کند و فرهنگ باختری را به زور در خاور زمین فرمانروا سازد جز چند مورد معدود ( مانند آتشکده خورهه ) که تا حدی از سرستونهای معروف به ( ایونی – ایونیک ) استفاده شده بود معماری یونان هرگز نتوانست در ایران جای گرم کند ( این نکته نیز جالب توجه است که نمونه کلیه سرستونهایی که امروز به نام توسکان و دوریک و یونیک معروف شده در استودانها و پرستشگاههای کهن ایران مانند فخریکه و سکاوند و قزقاپان و داودختر و در روزگاری بسیار کهن تر از دوران درخشش معماری یونان به کار گرفته شده و به خوبی می تواند خاستگاه خود را نشان دهند و ما در بحثی دیگر از آن سخن خواهیم گفت . از همان روزهایی که شاهنشاهی هخامنشی فرو می افتاد معماران ایرانی بر آن شدند که طاق و گنبد را ( که پدیده طبیعی و خاص معماری ایران است ) جانشین تخت بام و خرپشته چوبین کنند . چه آوردن چوب سدر از جبل عامل و ساج از گنداره همیشه میسر نبود و در جنگلهای تنگ و جلگه های درندشت هم چوب سخت و استوار و کشیده به زحمت فراهم میشد ( اگر چه در جنگلهای انبوه شمال و جنوب تا اندازه ای به دست می آمد ) از آن گذشته وجود موریانه ای به نام ترده در بسیاری از نقاط ایران کاربرد چوب را کاری بی منطق و گاهی بسیار خطرناک جلوه میداد . 
طاق و گنبد و چفد ( قوس) در ایران پیشینه ای کهن دارد و معماران روزگار باستان نمونه های شگفتی از آن را در معبد زیرین چغازنبیل ( که از مصالح آن برای ساختمان چغازنبیل استفاده شده ) و تپه نوشیجان و ویرانه های سیستان و ستودانهای کومیش دامغان به دست داده اند ( از آغاز هزاره دوم تا آغاز شاهنشاهی پارس ) که دنباله آن تا روزی که معماری ملی رواج داشت ادامه یافته است ( و چون طاق و چفد ایرانی تابع فلسفه بر مینای ریاضی ویژه ای است که پایگاهی ارجمند در معماری و فن ساختمان دارد در گفتار دیگری از آن سخن خواهیم گفت ) .
در همین پدیده های شگفت معماری ، گنبد پایگاه بلندی دارد و دلایل بسیاری در دست داریم که این پدیده شگفت آور زاده نبوغ ایرانی است . با توجه به دشواری پوشش دهانه های بزرگ با فرسب چوبین و مزاحمتی که وجود ستونهای چوبی متعدد در زمینه تالارها برای دید ایجاد میکند به خوبی به اهمیت پوشش گنبدی پی خواهیم برد که می تواند دهانه بزرگی را سرتاسر و دیوار به دیوار بپوشاند .
برای اینکه زمینه چهار گوش را با گنبد بپوشانند می بایست نخست آن را به هشت گوش و سپس شانزده گوش و بالاخره به دایره تبدیل کنند و این کار با پوشش گوشه ها میسر میشد . 
معماران ایرانی برای پوشش گوشه ها ، دو روش پدید آوردند که یکی را سکنج ( به کسر سین و ضم کاف ) و دیگری را ترنبه ( به ضم ت و ر ) می گویند . 
سکنج یا کنج بیرون جسته و ترنبه یا حفره پیش امده نخست به یاری چوب – و پس از آن با طاقهای بیضی و شیپوری اریب به صورت فیلپوش و پتکانه و پتگین در ایران پدید آمد و از نام آنها پیداست که از آنجا به سراسر جهان راه یافته است ( چنانچه در زبان انگلیسی طاقهای گوشه گنبد را اسکوینج می گویند که از فرانسوی کهن اکس کوان به این زبان راه یافته و در زبان فرانسوی ترومپ ( هرچند که سکنج و ترنبه در معماری ایرانی دو شیوه جداگانه دارد ولی پیداست که خاستگاه انگلیسی و فرانسوس آنها یکی بوده است !))
ترنبه های پیش از اسلام ایران ، بسیار ساده و به صورت فیلپوش زده می شد ( یعنی گوشه های فضای زیر گنبد را با پوشش ساده ضربی پیش می کردند تا نزدیک دایره شود و بدون هیچ شکنج ( طاق بند و کاربند روی ترنبه و زیر گنبد ) رگهای پوشش را چرخ می انداختند ( مانند بافت سبد ) .این روش زیر سازی در شهرهای جنوبی کشور تا بعد از حمله مغول هم معمول بوده ( و توسط معمارانی که تیمور لنگ جهت ساختمان پایتخت ، از جنوب ایران – به خراسان برده ) بار دیگر دیگر در نقاط دیگر هم به کار رفته و گنبدهای زیبایی چون گنبد مسجد کبود ( فیروزه اسلام ) و مسجد شیخ لطف الله را به وجود آورده است . ولی پس از اسلام ( به ویژه در سه چهار قرن آغاز آن ) چون معماران مسلمان ایرانی از شکوه افزون بر نیاز را نمی پسندیدند با یاری شکنج سازی و به ویژه طاق بندی می کوشیدند که از ارتفاع زیر بندی هرچه بیشتر بکاهند چنانکه در مورد گنبد هم تلاش می کردند که به اندازه گنبد های پیش از اسلام خیز نداشته باشد . همزمان با پیشرفت فن ساختمان گنبد در کشورهای دیگر هم گنبد هایی حتی با دهانه های بزرگتر از گنبد های ایرانی زده شده است ولی گنبد ایرانی دارای ویژگیهای چندیست که ان را شاهکار کرده است .در سرزمینهای دیگر ( مثلا روم ) شکل نیمکره را برای گنبد بر می گزیدند و چون میانتار رانش بر منحنی آن منطیق نمی شد ناچار بودند که کناله های آن را هرچه سطبر تر کنند تا در برابر رانش سدی باشد . در صورتی که معماران ایرانی نیم دایره ( و اصولا مکان هندسی ) را برای پوشش مناسب نمی دانستند و شکلهایی نظیز تخم مرغی و هلوچینی و بیز را انتخاب می کردند که خود به خود میانتار رانش ببود و این حسن انتخاب ( که بر اصول دقیق ریاضی نهاده بود ) باعث می شد که بتوانند طبره یا ضخامت گنبد را در خاستگاه و پاکار تنها به اندازه یک شانزدهم دهانه بگیرند ( که البته هرچه بالاتر می رفتع نازکتر می شد تا به کلاله می رسید ) .
گنبد های ایرانی بی هیچ چوب بست و قالب ساخته می شده بدین ترتیب که در مرکز محوطه زیر گنبد تیر راست و بلندی را کار می گذاشتند که ارتفاع آن تا نزدیک تیزه گنبد می رسید و پیرامون ان را با چوبهای دیگری مانند پره های چرخ به چنبره گنبد می بستند که تکان نخورد آنگاه در هر دو کانون بیضی ( نیم بیضی ) که باید گنبد زیرین بر آن منطبق باشد دو گلمیخ حلقه دار می کوبیدند و دو سر زنجیری را به حلقه ها متصل می کردند . طول زنجیر به اندازه ای بود کهاگر آن را نصف می کردند به پاکار یا کیز گنبد می رسید بدین ترتیب بنایی که بر پشت گنبد رگها را می چید هر لحظه می توانست با کشیدن زنجیر درستی کار خود را آزمایش کند . دستگاه تیر و زنجیر را روی هم "شاهنگ و هنجار" می گفتند ( یکی از این شاهنگ و هنجارها در گنبدی نیمه کاره در اصفهان یافت شده و برای مطالعه در جای خود نگهداری می شود ). سازنده گنبد با استفاده از این دستگاه و پیمون ها ( مدول و ضابطه ) گنبد زیرین را مانند تاپو می ساخت و بی آنکه نیازی به چوب بست داشته باشد رگهای آن را چرخی روی هم استوار می کرد ( و چون می دانست که در هر نقطه طبره یا ضخامت گنبد چه اندازه است ) در شکرگاه ( زاویه 5/22 درجه ) یک آجر و در میان یک آجر دیگر و در آوارگاه ( 5/ 47درجه) باز هم یک آجر از ضخامت آن می کاست تا به کلاله می رسید و چون در نوک گنبد رگ چین چرخی میسر نبود و آجرها خرد و کوچک می شد ستونکی در قله گنبد می ساخت ( مانند طوقه چاه ) که بتواند گنبد زیرین و همچنین توق یا ماهرخ را به آن متصل کند . گنبد های ایرانی دو پوش است و پوشش زیرین همیشه به شکل نصف تخم مرغ و در گنبد پر دهانه به شکل تاپو های بزرگی است که به ان چیله یا چیلو می گویند . گنبد شکلهای مختلف و متنوعی دارد مانند رک ( مخروطی و هرمی ) ، خاگی ( تخم مرغی ) ، نار ( پیازی ) و شبدری ، گنبد زیرین بسته به اندازه دهانه با خیزهای مختلف زده می شود ولی همیشه شکل آن تخم مرغی است . قطر گنبد را دهانه و ارتفاع آن را افراز و نسبت افراز ، به دهانه را "خیز" می گوند .
گنبد های قبل از اسلام بیشتر با خیز دو گره در گز ( هر گز مساوی 066/1 متر و شانزده گره است ) و حتی پیش از آن زده می شد . ولی پس از اسلام معماران ایرانی کوشیده اند تا آنجا که ممکن است افراز گنبد کمتر باشد و اغلب گنبد ها پس از اسلام با خیز یک گره در گز زده شده مگر اینکه از شانزده گز بیشتر دهانه داشته باشد که ناچار بوده اند مانند گنبد های پیش از اسلام خیز آن را دو گره و سه گره در گز بگیرند ( مانند گنبد سلطانیه ) . دو پوش گنبد گاهی پیوسته و گاه گسسته است . گنبد های پیش از اسلام و همچنین گنبد هایی مانند گنبد سلطانیه و شیخ لطف الله و گنبد خاگی جامع اصفهان دو پوش پیوسته است .
چنانکه گاهی دو پوسته بی هیچ واسطه ای به هم متصل می شده و گاهی هم فقط صندوقه یا کندو و شیاره ای میان آنها فاصله بوده است . ولی در گنبد های گسسته گاهی دو پوسته در کلاله از هم فاصله می گیرند ( مانند گنبد جامع یزد و جامع گلپایگان و اغلب گنبد های قرن هفتم به بعد ) و گاه بر روی گریو یا گردنی استوانه مانند پوسته بیرونی با فاصله چشم گیری از گنبد زیرین استوار می شود ( مانند گنبد آستانه مطهر حضرت رضا ( ع) و گنبد های سهل بن علی در آستانه اراک و مسجد امام ( شاه ) و مدرسه مادر شاه ( چهارباغ اصفهان ) . برای ساختمان گنبد های گریو دار از دیوارکهایی استفاده می کردند به نام پره که در درون گریو جای میگرفت و گاه تویزه یا طاقی تیغه ای روی آنها زده می شد تا بتوانند پوسته نازک روئین را نگاه دارند .
در فرود ( قاعده ) گنبد های گسسته گریو دار گاهی آوگون می گذاشتند یعنی منحنی گنبد را متمایل به درون می ساختند تا رانش آن را به درون برانند ( مانند گنبد مسجد امام ( شاه اصفهان ) و گاه چانه یا پیش آمدگی اندکی داشت ( مانند گنبد آستانه مطهر حضرت رضا ( ع) و گنبد الله مقبره شیخ صفی در اردبیل و گاه شلال داشت یعنی منحنی آن در قاعده به خطی مستقیم مبدل میشد ولی در گنبد های بی گریو به جای گریو چنبر تنها یا اربانه (دیسک) می گذاشتند . هشت چنبر منشور هشت گوش یا چند وجهی است که گنبد را بر روی آن می ساختند . گاهی هم به جای پوشش برونی خرپشته می ساختند ( مانند گنبد مشهد میر بزرگ در آمل ) 
گنبدهای رک نیز به انواع گوناگون ساخته میشده مانند ارچین که قطعات سنگ یا آجر را روی هم میچیدند ( مانند گنبد دانیال نبی در شوش و آرامگاه یعقوب لیث در جندی شاپور ( شاه آباد اهواز ) و گاهی به صورت هرم ساخته می شده است و گاهی مخروطی که آخری را خرستو یا خرستوک مینامند .
نفوذ روش گنبد سازی ایرانی در باختر زمین ( که شاید اندکی پس از حمله مغول آغاز شده ) تحول چشم گیری در معماری آن مناطق به وجود آورده است .
انتخاب شکل تخم مرغی به جای نیم کره برای گنبد زیرین و استفاده از پوشش زیرین ( مانند ایران ) به معماران مغرب زمین امکان داده است که گنبد نازک و سبک و خوش اندامی پدید اورند ، همچنین استفاده از ترنبه و سکنج که ( پیش از آن در غرب رایج شده بود ) پوشش فضاهای بزرگ چهار گوش را آسان کرده بود و دیگر لازم نبود که زمینه زیر گنبد دایره باشد و بالاخره فن گنبد سازی ایرانی روش پوششهای پوسته ای را در عصر ما به ارمغان آورده چنانکه پیش از آن هم شاهکارهایی چون گنبد « سن پیر » از هنر بارور ایرانی زاده بود .
 
 


کلمات کلیدی مرتبط:
ارمغانهای ایران به جهان معماری ,ارمغانهای ایران به جهان معماری :« جناغ و کلیل » ,دردل استان زرخیز خوزستان و نزدیک کشتزارهای نیشکر هفت تپه بازمانده های شهر باستانی دورانتاش به نام چغازنبیل خود نمایی میکند این کوه دست ساز را که هنرمند مردمی با فرهنگ در هزاره دوم پیش از میلاد مسیح در میان دشت برافراشت,
دانلود پاورپوینت ارمغانهای ایران به جهان معماری...
ما را در سایت دانلود پاورپوینت ارمغانهای ایران به جهان معماری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0nbpsafa3d بازدید : 264 تاريخ : شنبه 29 آبان 1395 ساعت: 12:39